بمباران روانی با اخبار جنگ؛ چرا حتی در خانه‌تان هم ایمن نیستید؟

1404-04-12 11:15:18

با افزایش درگیری‌های نظامی در نقاط مختلف جهان، حجم اخبار مرتبط با جنگ در رسانه‌ها به‌طرز چشمگیری بالا رفته است. این سیل مداوم از تصاویر خشونت‌بار، گزارش‌های تلفات و تحلیل‌های اضطراب‌آور، تنها واقعیت‌های جنگ را منتقل نمی‌کند، بلکه آرامش روانی مخاطبان را هم هدف قرار می‌دهد. پژوهش‌های اخیر نشان می‌دهند که قرار گرفتن پیوسته در معرض چنین اخباری می‌تواند زمینه‌ساز بروز اختلالات روانی از جمله اضطراب، بی‌خوابی و افسردگی در طیف وسیعی از افراد جامعه شود.

 

 

 

تأثیر اخبار جنگ بر اضطراب، استرس و افسردگی روزمره

افزایش بی‌وقفه پوشش خبری جنگ‌ها در رسانه‌ها، به‌ویژه از طریق شبکه‌های اجتماعی، باعث شده است افراد هر روز و گاه هر ساعت در معرض تصاویر، گزارش‌ها و روایت‌هایی قرار بگیرند که با خشونت، مرگ و ناامیدی همراه هستند. این بمباران اطلاعاتی مداوم، حتی برای کسانی که مستقیما درگیر جنگ نیستند، آثار روانی قابل توجهی به‌همراه دارد. بسیاری از روان‌درمانگران و محققان حوزه سلامت روان هشدار داده‌اند که مواجهه تکرارشونده با اخبار جنگ می‌تواند واکنش‌های شدیدی مانند اضطراب فراگیر، حملات پانیک، استرس مزمن و حتی افسردگی را در میان افراد عادی جامعه افزایش دهد.

علت اصلی این تأثیر، در فعال‌سازی پی‌درپی واکنش «جنگ یا گریز» (fight or flight) در بدن انسان نهفته است. سیستم عصبی، حتی در برابر اخبار و تصاویر غیرواقعی یا دور از محل زندگی، این تهدیدها را واقعی فرض می‌کند و به آن‌ها واکنش نشان می‌دهد. نتیجه این فرایند، افزایش هورمون‌هایی مانند کورتیزول است که در صورت تداوم، سلامت روان و حتی سلامت فیزیکی افراد را با اختلال مواجه می‌کند. به‌ویژه در افرادی که پیش‌زمینه اضطراب یا افسردگی دارند، شدت علائم به شکل چشمگیری بالا می‌رود و کیفیت خواب، تمرکز، خلق‌وخو و روابط اجتماعی آن‌ها تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

در چنین شرایطی، حتی افرادی که تصور می‌کنند از نظر روانی قوی هستند هم ممکن است پس از مدتی دچار بی‌حسی عاطفی یا احساس فرسودگی ذهنی شوند. ناتوانی در کنترل اوضاع، احساس گناه بازماندگان، نگرانی برای آینده و ناامیدی از تغییر وضعیت، از جمله پیامدهای رایجی هستند که در زندگی روزمره افراد بازتاب می‌یابند. چنین وضعیت روانی می‌تواند عملکرد شغلی، تحصیلی و خانوادگی افراد را به‌شدت مختل کند.

از این رو، تحلیل پیامدهای روانی اخبار جنگ، نه‌تنها از منظر انسان‌دوستانه بلکه به‌عنوان یک مسئله بهداشت عمومی ضروری است. شناسایی اثرات پنهان این اخبار بر سلامت روان، می‌تواند به ما کمک کند تا رویکردهای پیشگیرانه و حمایتی مؤثرتری برای کاهش آسیب‌های ناشی از آن طراحی کنیم.

 

 

چرا تماشای مداوم اخبار جنگ می‌تواند سلامت روان را تضعیف کند؟

تماشای مداوم اخبار جنگ، حتی برای کسانی که در مناطق امن زندگی می‌کنند، می‌تواند آثار عمیقی بر سلامت روان داشته باشد. ذهن انسان در برابر حجم بالای اطلاعات منفی، به‌ویژه تصاویر خشونت‌بار و روایات انسانی دردناک، واکنش دفاعی نشان می‌دهد. زمانی که این اطلاعات به‌صورت مکرر و بدون فیلتر دریافت می‌شوند، بدن به‌طور ناخودآگاه در وضعیت آماده‌باش باقی می‌ماند. این حالت که به آن «استرس مزمن روانی» گفته می‌شود، می‌تواند به اختلال در خواب، بی‌قراری، احساس ناامنی و بی‌اعتمادی نسبت به آینده منجر شود.

یکی از دلایل مهم این اثرگذاری، ناتوانی افراد در پردازش کامل و سالم اطلاعات سنگین و تهدیدکننده‌ای مانند اخبار جنگ است. تصاویر و صدای انفجارها، گزارش‌هایی از کشته‌شدن غیرنظامیان، یا صحنه‌های آوارگی، ذهن را با اطلاعاتی روبه‌رو می‌کنند که هیچ راهکاری برای حل آن‌ها در اختیار مخاطب نیست. این ناتوانی، به احساس بی‌قدرتی و ناامیدی دامن می‌زند؛ دو حالتی که به‌طور مستقیم با افزایش خطر افسردگی و اضطراب در ارتباط‌اند. تماشای مداوم چنین اخباری، باعث می‌شود ذهن فرصت بازیابی، آرام‌سازی و فاصله‌گرفتن از موقعیت‌های تهدیدکننده را از دست بدهد و در نتیجه، به‌تدریج تاب‌آوری روانی فرد تضعیف ‌شود.

 

 

 

گروه‌های آسیب‌پذیرتر در برابر پیامدهای روانی اخبار جنگ

برخی گروه‌های اجتماعی بیش از دیگران در برابر پیامدهای روانی ناشی از اخبار جنگ آسیب‌پذیر هستند. این آسیب‌پذیری می‌تواند به دلایل زیستی، روانی یا اجتماعی شکل بگیرد و در شرایطی خاص شدت بیشتری پیدا کند. نخستین گروه، کودکان و نوجوانان هستند که هنوز مهارت کافی برای پردازش درست اخبار خشونت‌آمیز ندارند. آن‌ها ممکن است وقایع را واقعی‌تر و شخصی‌تر از بزرگسالان درک کنند و در نتیجه، دچار ترس، کابوس، اضطراب جدایی یا افت تحصیلی شوند. مشاهده مکرر تصاویر جنگ یا شنیدن اخبار دلخراش از رسانه‌ها، ذهن آن‌ها را درگیر خطراتی می‌کند که حتی در دنیای واقعی وجود ندارند.

گروه دوم، افرادی هستند که سابقه مشکلات روانی دارند، مانند کسانی که پیش‌تر با اختلالات اضطرابی، افسردگی یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) دست‌وپنجه نرم کرده‌اند. در این افراد، اخبار جنگ می‌تواند زخم‌های کهنه را زنده کند و به‌نوعی بازآفرینی روانی رویدادهای آسیب‌زا باشد. همچنین، پناهندگان، مهاجران و بازماندگان جنگ که تجربه واقعی از جنگ دارند، بیش از سایرین ممکن است دچار بازگشت علائم اختلالات روانی شوند. در نهایت، سالمندان تنها، مادران باردار، و کاربرانی که زمان زیادی در شبکه‌های اجتماعی سپری می‌کنند هم در دسته‌های پرریسک قرار می‌گیرند، چرا که یا از حمایت عاطفی کافی برخوردار نیستند یا در معرض بیش‌ازحد محتوای تحریک‌کننده قرار دارند. شناخت این گروه‌ها، نخستین گام برای ارائه حمایت‌های روانی هدفمند و مؤثر است.

 

 

 

نقش رسانه‌ها در تشدید یا کاهش بحران روانی ناشی از اخبار جنگ

رسانه‌ها در شکل‌دهی به تجربه روانی مخاطبان از جنگ، نقش دوگانه و تعیین‌کننده‌ای دارند. از یک سو، با انتشار مداوم تصاویر، ویدئوها و گزارش‌های تکان‌دهنده، می‌توانند اضطراب عمومی را تشدید کنند و احساس ناامنی، بی‌پناهی و استیصال را در جامعه گسترش دهند. شیوه‌های اغراق‌آمیز در روایت خبر، استفاده از تیترهای هیجانی، یا پخش بی‌وقفه تصاویر دلخراش، سیستم عصبی مخاطب را در وضعیت هشدار دائمی نگه می‌دارد؛ حالتی که به‌مرور باعث خستگی روانی، بی‌حسی عاطفی یا اختلال در عملکرد روزمره می‌شود. به‌ویژه در بستر شبکه‌های اجتماعی، که سرعت و شدت انتشار محتوا بالا است، بسیاری از مخاطبان بدون آمادگی قبلی در معرض داده‌هایی قرار می‌گیرند که از نظر روانی برای آن‌ها آسیب‌زا است.

در مقابل، رسانه‌ها می‌توانند نقش موثری در کاهش بحران روانی ناشی از اخبار جنگ ایفا کنند؛ به‌شرط آن‌که رویکرد مسئولانه و انسانی‌تری را در روایت واقعیت‌ها اتخاذ کنند. ارائه تحلیل‌های متعادل، هشدار به مخاطبان درباره محتوای حساس، دعوت به همدلی به‌جای ترس‌پراکنی، و معرفی منابع روان‌شناختی برای مدیریت استرس از جمله اقداماتی است که می‌تواند به حفظ سلامت روان جامعه کمک کند. همچنین، انتشار داستان‌هایی از امید، همبستگی یا کمک‌های انسان‌دوستانه، می‌تواند تاب‌آوری روانی افراد را تقویت کرده و آن‌ها را از احساس ناتوانی خارج کند. در چنین چارچوبی، رسانه‌ها نه‌تنها اطلاع‌رسان هستند، بلکه مسئولیت اجتماعی مهمی در حمایت از آرامش روانی مخاطبان بر عهده دارند.

 

 

 

چگونه می‌توان در برابر تأثیرات روانی اخبار جنگ از خود محافظت کرد؟

در جهانی که اخبار جنگ به‌سرعت و بدون وقفه در دسترس قرار می‌گیرند، محافظت از سلامت روان به یک ضرورت تبدیل شده است. نخستین و مهم‌ترین اقدام، تنظیم میزان و زمان مواجهه با اخبار است. پیگیری پیوسته و بی‌وقفه خبرهای جنگی، ذهن را در حالت آماده‌باش دائمی نگه می‌دارد؛ وضعیتی که زمینه‌ساز اضطراب، فرسودگی روانی و احساس ناتوانی است. توصیه می‌شود افراد تنها در بازه‌های مشخصی از روز و از منابع معتبر، اخبار را دنبال کنند و از تماشای تصاویر دلخراش یا روایت‌های احساسی بیش از حد پرهیز کنند. استفاده از هشدارهای محتوایی و محدودکردن دنبال‌کردن کانال‌ها یا صفحاتی که محتوای خشن منتشر می‌کنند، می‌تواند تأثیر زیادی در کاهش بار روانی داشته باشد.

در کنار مدیریت مصرف اخبار، تقویت مهارت‌های روانی و ایجاد تعادل در سبک زندگی هم نقش حیاتی دارد. فعالیت‌هایی مانند ورزش روزانه، خواب کافی، معاشرت با افراد آرامش‌بخش، تمرین تنفس عمیق یا مدیتیشن، ذهن را از حالت تنش بیرون می‌آورد و به بدن اجازه بازسازی می‌دهد. همچنین، صحبت‌کردن با افراد قابل‌اعتماد یا مراجعه به روان‌شناس در صورت بروز علائم جدی اضطراب و افسردگی، اقدامی پیشگیرانه و مؤثر است. از سوی دیگر، مشارکت در اقدامات کوچک انسان‌دوستانه مانند کمک به پناهجویان یا حمایت از کمپین‌های صلح‌طلبانه، می‌تواند حس کنترل، معنا و همبستگی را تقویت کند و از بروز احساس بی‌قدرتی جلوگیری نماید. محافظت از سلامت روان در برابر اخبار جنگ، به‌معنای بی‌تفاوتی نیست، بلکه نشانه‌ای از مسئولیت‌پذیری فردی در حفظ تعادل روانی است.

 

 

جمع‌بندی

در جهانی که اخبار جنگ هر روز از تلویزیون، شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های دیجیتال به خانه‌ها وارد می‌شود، سلامت روان افراد بیش از پیش در معرض تهدید قرار دارد. قرار گرفتن مداوم در معرض این اخبار می‌تواند احساس اضطراب، ترس، افسردگی و ناامیدی را تشدید کند؛ به‌ویژه در کودکان، افراد با سابقه مشکلات روانی، و کسانی که تجربه‌های تلخ جنگ یا مهاجرت را در حافظه دارند. در این میان، رسانه‌ها می‌توانند با رویکردی مسئولانه، از نقش آسیب‌زا به ابزاری برای آگاهی‌بخشی و تقویت تاب‌آوری تبدیل شوند.

برای محافظت از روان خود، باید آگاهانه با اخبار مواجه شد، منابع معتبر را انتخاب کرد، زمان پیگیری اخبار را محدود ساخت و در زندگی روزمره به تعادل روانی، استراحت ذهنی و حمایت اجتماعی توجه بیشتری نشان داد. پرسش مهم اینجاست: در جهانی پر از بحران، شما چطور از آرامش درونی خود مراقبت می‌کنید؟

 

بازنشر