تاثیر شگفتانگیز مصرف روزانه بادام زمینی بر سلامت مغز و حافظه
مطالعهای تازه که توسط مرکز پزشکی دانشگاه ماستریخت (Maastricht University Medical Center) در هلند انجام شده، نشان میدهد که گنجاندن تنها ۲ وعده بادام زمینی در رژیم غذایی روزانه، میتواند به پشتیبانی از عملکرد مغز در سالمندان کمک شایانی کند.
با نگاهی به آمار نگرانکننده که پیشبینی میکند تا سال ۲۰۲۵ (۱۴۰۴ شمسی) بیش از ۷ میلیون آمریکایی با بیماری آلزایمر دست و پنجه نرم خواهند کرد و هنوز درمان قطعی برای آن یافت نشده است، اصلاح سبک زندگی و بهویژه رژیم غذایی (Diet) به یکی از حیاتیترین حوزههای پژوهشی تبدیل شده است.
تمرکز اصلی این پژوهش جدید، بررسی تاثیر مصرف بادام زمینی بوداده با پوست بر سلامت مغز بود. یافتههای محققان حاکی از آن است که مکملسازی رژیم غذایی با بادام زمینی میتواند جریان خون به مغز را افزایش دهد؛ بهویژه در نواحی حساسی که با حافظه و تفکر گره خوردهاند.
هرچند نباید این نتایج را به عنوان درمانی قطعی برای زوال شناختی تلقی کرد، اما این شواهد به وضوح نشان میدهند که مصرف منظم بادام زمینی ممکن است در درازمدت به حفظ و پشتیبانی از عملکرد مغز کمک کند.
شرح کامل این پژوهش در ژورنال تغذیه بالینی (Clinical Nutrition) منتشر شده است.
مکانیسم اثر: بادام زمینی چگونه جریان خون مغز را متحول میکند؟
تیم تحقیقاتی در این مطالعه به بررسی دقیق تاثیر بادام زمینی بر عملکرد عروقی، از جمله جریان خون مغزی در بزرگسالان ۶۰ تا ۷۵ ساله پرداختند.
بنیاد مغز آمریکا (American Brain Foundation) در این باره توضیح میدهد: «جریان خون، وظیفه حیاتی رساندن اکسیژن و سایر مواد مغذی ضروری را برای عملکردهای شناختی نظیر حافظه، تمرکز و حل مسئله بر عهده دارد.» تحقیقات پیشین نیز ثابت کردهاند که اختلال در جریان خون مغزی میتواند زمینهساز ابتلا به آلزایمر باشد.
از آنجا که متخصصان همواره تغییرات رژیم غذایی را راهکاری برای کاهش ریسک آلزایمر میدانند، پژوهشگران در مطالعه حاضر بادام زمینی را انتخاب کردند؛ چرا که این ماده غذایی سرشار از ریزمغذیهایی است که پیوند عمیقی با سلامت قلب و عروق دارند. این مواد مغذی ارزشمند عبارتاند از:
- پروتئین
- چربیهای سالم و مفید
- پلیفنولها و آنتیاکسیدانها
- ال-آرژنین (L-arginine)؛ آمینو اسیدی که نقش کلیدی در تنظیم جریان خون ایفا میکند.
نکته ظریف این پژوهش، استفاده از بادام زمینی بوداده «با پوست» بود؛ زیرا پوست نازک بادام زمینی حاوی مقادیر اضافهای از فیبر، پروتئین و ترکیبات آنتیاکسیدانی است.
جامعه آماری این تحقیق شامل ۳۱ زن و مرد سالم در بازه سنی ۶۰ تا ۷۵ سال بود. تمامی این افراد از سلامت عمومی خوبی برخوردار بودند، وزن ثابتی داشتند و شاخص توده بدنی آنها در محدوده نرمال سالمندان قرار داشت.
شایان ذکر است که افراد دارای حساسیت به بادام زمینی، دیابت، بیماریهای قلبی یا سایر شرایط خاص پزشکی از شرکت در این مطالعه منع شدند تا نتایج کاملاً دقیق باشد.
روند کار به این صورت بود که هر شرکتکننده یک فاز کنترل و یک فاز آزمایش ۱۶ هفتهای را سپری کرد. بین این دو دوره نیز یک استراحت ۸ هفتهای در نظر گرفته شد.
در طول فاز کنترل، شرکتکنندگان از خوردن هرگونه بادام زمینی و آجیل درختی پرهیز کردند. اما در فاز آزمایش، آنها روزانه ۶۰ گرم بادام زمینی بوداده با پوست و بدون نمک را که توسط تیم تحقیقاتی تامین میشد، مصرف کردند. در این دوره نیز مصرف سایر آجیلها ممنوع بود.
نتایج امیدوارکننده: ارتباط مستقیم مصرف بادام زمینی با سلامت مغز
شرکتکنندگان در سه مقطع (شروع، اواسط و پایان هر فاز ۱۶ هفتهای) برای پایش سلامت به مرکز تحقیقات مراجعه کردند. این پایشها شامل اندازهگیری فشار خون، آزمایش خون و بررسی گزارشهای غذایی بود. در پایان هر فاز نیز اسکنهای امآرآی (MRI) و آزمونهای حافظه از آنها گرفته شد.
نتایج شگفتانگیز بود: در طول فازی که شرکتکنندگان بادام زمینی مصرف میکردند، جهش قابل توجهی در جریان خون مغز مشاهده شد. جریان کلی خون مغزی حدود ۳.۶ درصد و جریان خون در ماده خاکستری حدود ۴.۵ درصد افزایش پیدا کرد.
جالبتر اینکه برخی نواحی خاص مغز که مسئول حافظه و تصمیمگیری هستند، بهبودهای چشمگیرتری را نشان دادند. جریان خون در لوب پیشانی (Frontal lobe) تا ۶.۶ درصد و در لوب گیجگاهی (Temporal lobe) تا ۴.۹ درصد افزایش یافت.
از منظر عملکرد شناختی، شرکتکنندگان در دوره مصرف بادام زمینی بهبود ملایمی در حافظه کلامی نشان دادند و توانستند نسبت به دوره بدون بادام زمینی، کلمات بیشتری را به خاطر بسپارند.
محققان بر این باورند که بهبود خونرسانی به لوبهای پیشانی و گیجگاهی، دلیل اصلی عملکرد بهتر شرکتکنندگان در تستهای حافظه کلامی بوده است.
علاوه بر این مزایای مغزی، وضعیت قلبی عروقی افراد نیز بهتر شد؛ به طوری که فشار خون سیستولیک (عدد بالا) به طور میانگین ۵ میلیمتر جیوه (mmHg) کاهش یافت.
این کاهش اهمیت بهسزایی دارد، چرا که پایین آمدن فشار خون سیستولیک مستقیماً با کاهش خطر سکته قلبی و مغزی در ارتباط است.
اگرچه این نتایج بسیار نویدبخش هستند، اما برای تایید قطعی اثرات بلندمدت مکمل بادام زمینی بر مغز، هنوز به تحقیقات تکمیلی نیاز است.
نکته قابل تأمل اینجاست که بودجه این طرح توسط بنیاد موسسه بادام زمینی (The Peanut Institute Foundation) تامین شده است، اما طراحی و تحلیل دادهها کاملاً تحت کنترل مستقل محققان بوده است.
گامی رو به جلو با وجود محدودیتها
تامی وود (Tommy Wood)، دکترای پزشکی و عصبشناس مقیم سیاتل که در این پروژه حضور نداشت، در گفتگو با مدیکال نیوز تودی (Medical News Today) دیدگاههای جالبی ارائه کرد.
وود با بیان اینکه این مطالعه شواهد موجود مبنی بر تاثیر غذاهای غنی از پلیفنول بر «پشتیبانی و بهبود سلامت عروقی» را تقویت میکند، گفت: «این پژوهش از جنبههای مختلفی حائز اهمیت است.»
او طراحی متقاطع (Crossover design) مطالعه را برای یک تحقیق تغذیهای «بهطور شگفتانگیزی دقیق» توصیف کرد، اما یادآور شد که تعداد کم شرکتکنندگان باعث میشود قدرت آماری نتایج کمی کاهش یابد.
وود افزود: «شاید تعداد کم نمونهها و برخی تحلیلهای آماری نقطه ضعف کار باشد، اما بدون شک این مطالعه افزودنی ارزشمندی به ادبیات علمی این حوزه است.»
برای کسانی که به هر دلیلی نمیتوانند بادام زمینی مصرف کنند، دکتر وود گزینههای جایگزین مثل شکلات تلخ، انواع توتها (بریها) و آجیلهای درختی را برای دریافت مزایای مشابه پیشنهاد کرد.
ادموند حکیمی (Edmond Hakimi)، متخصص داخلی و مدیر پزشکی ولبریج (Wellbridge) در لانگ آیلند نیویورک نیز که نقشی در این تحقیق نداشت، یافتهها را مثبت ارزیابی کرد.
حکیمی به MNT گفت: «یافتههایی که نشان میدهند بادام زمینی میتواند از طریق بهبود جریان خون مغزی عملکرد مغز را ارتقا دهد، بسیار امیدوارکننده هستند.» او تاکید کرد که این نتایج، پایه علمی ارتباط رژیم غذایی با سلامت شناختی را مستحکمتر میکند.
او ضمن تحسین نقاط قوت مطالعه و سبک طراحی آن اظهار داشت: «ارتباط میان مصرف بادام زمینی، افزایش جریان خون در سراسر مغز و بهبود نمرات حافظه نویدبخش است، بهویژه که مطالعه به صورت تصادفی و کنترلشده انجام شده و از معیارهای دقیق و عینی مانند MRI بهره برده است.»
با این حال، حکیمی نیز بر محدودیت سایز گروه شرکتکنندگان تاکید کرد و گفت: «این مطالعه نسبتاً کوچک است و ما نیاز به مطالعات گستردهتری با حضور شرکتکنندگان بیشتر از جمعیتها و پیشینههای متنوع داریم تا بتوانیم با اطمینان کامل نظر دهیم.»
