بحران خاموش بیماری‌های عصبی در گزارش جدید سازمان جهانی بهداشت

1404-07-23 17:08:13

سازمان جهانی بهداشت (WHO) امروز با به صدا درآوردن زنگ خطر، از یک بحران بهداشتی فراگیر و خاموش پرده برداشت: سالانه بیش از ۱۱ میلیون نفر در سراسر جهان جان خود را به دلیل اختلالات عصبی از دست می‌دهند، در حالی که بیش از دوسوم کشورهای جهان هیچ برنامه مدونی برای مقابله با آن ندارند. گزارش وضعیت جهانی عصب‌شناسی (Global status report on neurology)، که برای نخستین بار توسط این سازمان منتشر شده، آماری تکان‌دهنده را به تصویر می‌کشد: بیماری‌های مرتبط با مغز و اعصاب، امروز به نحوی زندگی بیش از ۳ میلیارد نفر، یعنی بالغ بر ۴۰ درصد جمعیت کره زمین، را تحت‌الشعاع قرار داده است.

این گزارش نشان می‌دهد که ده هیولای اصلی در دنیای بیماری‌های عصبی که بیشترین سهم را در مرگ و ناتوانی انسان‌ها تا سال ۲۰۲۱ داشته‌اند، عبارت‌اند از: سکته مغزی، آسیب مغزی نوزادان حین تولد (آنسفالوپاتی نوزادی)، میگرن‌های ناتوان‌کننده، بیماری آلزایمر و سایر انواع زوال عقل، نوروپاتی دیابتی که میلیون‌ها بیمار دیابتی را درگیر می‌کند، مننژیت، صرع، عوارض عصبی ناشی از زایمان زودرس، اختلالات طیف اوتیسم و در نهایت، سرطان‌های دستگاه عصبی.

تراژدی بزرگ‌تر، نابرابری عمیقی است که در دسترسی به مراقبت وجود دارد. در حالی که بار این بیماری‌ها بر دوش همه کشورها سنگینی می‌کند، تعداد متخصصان مغز و اعصاب در کشورهای کم‌درآمد بیش از ۸۰ برابر کمتر از کشورهای ثروتمند است. این شکاف عمیق به معنای تشخیص‌های دیرهنگام، درمان‌های ناکافی و رنج بی‌پایان میلیون‌ها بیمار و خانواده آن‌هاست. سازمان جهانی بهداشت مصرانه خواستار یک اقدام جهانی، فوری و هماهنگ برای قرار دادن «سلامت مغز» در اولویت اصلی نظام‌های بهداشتی جهان است.

دکتر جرمی فرار، دستیار مدیرکل سازمان جهانی بهداشت، با لحنی هشدارآمیز می‌گوید: «وقتی از هر سه نفر در جهان، یک نفر با بیماری‌های مغزی دست‌وپنجه نرم می‌کند، ما موظفیم هر آنچه در توان داریم برای بهبود مراقبت‌های بهداشتی مورد نیاز آن‌ها به کار گیریم. بسیاری از این اختلالات قابل پیشگیری یا درمان مؤثر هستند، اما خدمات درمانی برای اکثریت مردم، به‌ویژه در مناطق دورافتاده و محروم، یک رؤیای دست‌نیافتنی است. در این مناطق، بیماران نه‌تنها با درد بیماری، که با انگ اجتماعی، انزوا و فشارهای خردکننده مالی نیز مواجه‌اند. زمان آن فرارسیده که با هم متحد شویم تا بیماران و خانواده‌هایشان در مرکز توجه قرار گیرند و برای سلامت مغز، سرمایه‌گذاری واقعی و شایسته صورت پذیرد.»

نگاهی عمیق‌تر به یافته‌های گزارش: ریشه‌های بحران

این گزارش فراتر از آمار رفته و ریشه‌های این بحران جهانی را کالبدشکافی می‌کند:

سیاست‌گذاری غایب و منابع محدود: یکی از نگران‌کننده‌ترین یافته‌ها این است که تنها نیمی از کشورهای عضو (۱۰۲ کشور) در تهیه این گزارش مشارکت کرده‌اند؛ امری که خود گویای بی‌توجهی جهانی به این حوزه است. تنها ۳۲ درصد کشورها یک سیاست ملی مدون برای اختلالات عصبی دارند و فاجعه‌بارتر اینکه فقط ۱۸ درصد برای اجرای آن بودجه‌ای در نظر گرفته‌اند. بدون نقشه راه و منابع مالی، نظام‌های سلامت در عمل فلج، پراکنده و ناتوان از پاسخگویی به نیاز بیماران هستند.

شکاف عمیق در دسترسی به خدمات: خدمات حیاتی و پایه‌ای برای اکثر مردم جهان وجود خارجی ندارد. تنها یک‌چهارم کشورها، بیماری‌های عصبی را در بسته پوشش همگانی سلامت خود گنجانده‌اند. مراکز تخصصی سکته مغزی، بخش‌های عصب‌شناسی کودکان، خدمات توان‌بخشی و مراقبت‌های تسکینی، یا نایاب‌اند یا صرفاً در شهرهای بزرگ متمرکز شده‌اند. این یعنی یک بیمار در مناطق روستایی، شانس طلایی برای زنده ماندن و بازیابی توانایی‌های خود پس از یک سکته مغزی را به‌سادگی از دست می‌دهد.

بار سنگین بر دوش مراقبان گمنام: اختلالات عصبی اغلب نیازمند مراقبت طولانی‌مدت و فرسایشی هستند. این بار طاقت‌فرسا عمدتاً بر دوش اعضای خانواده، و در اکثر جوامع بر دوش زنان، قرار می‌گیرد. با این حال، تنها نیمی از کشورها خدماتی برای حمایت از این مراقبان ارائه می‌دهند و از نظر قانونی آن‌ها را به رسمیت می‌شناسند. این قهرمانان گمنام، بدون هیچ‌گونه حمایت مالی یا روانی، زیر فشار خرد می‌شوند و این چرخه نابرابری اجتماعی را تشدید می‌کند.

ضعف داده‌ها، تصمیم‌گیری در تاریکی: کمبود بودجه برای پژوهش و ضعف نظام‌های ثبت اطلاعات، به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه، باعث شده است که سیاست‌گذاران برای تصمیم‌گیری، داده‌های قابل اتکایی در اختیار نداشته باشند. این یعنی سیاست‌ها نه بر اساس شواهد، که بر اساس حدس و گمان طراحی می‌شوند و اثربخشی لازم را ندارند.

نقشه راه اقدام: نوری در انتهای تونل

با درک این چالش‌های فزاینده، کشورهای عضو سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۲۲ برنامه اقدام جهانی بین‌بخشی برای صرع و سایر اختلالات عصبی (Intersectoral global action plan on epilepsy and other neurological disorders) را تصویب کردند. این برنامه یک نقشه راه عملی برای دولت‌هاست تا بار سنگین این بیماری‌ها را کاهش دهند.

اکنون زمان حرف به سر آمده و وقت عمل است. بدون یک اقدام قاطع، بار اختلالات عصبی سنگین‌تر و نابرابری‌های بهداشتی عمیق‌تر خواهد شد. سازمان جهانی بهداشت از همه دولت‌ها می‌خواهد تا:

سلامت مغز را در صدر اولویت‌های ملی قرار دهند: این امر نیازمند رهبری جسورانه، تعهد سیاسی و سرمایه‌گذاری پایدار است.

دسترسی همگانی به مراقبت‌های عصبی را تضمین کنند: با تقویت نظام سلامت و گسترش پوشش همگانی، نباید هیچ بیماری به دلیل فقر یا محل زندگی از درمان محروم بماند.

بر پیشگیری و ارتقا سلامت مغز تمرکز کنند: با اقدامات بین‌بخشی هماهنگ برای کنترل عوامل خطر (مانند فشار خون و دیابت) و ترویج عوامل محافظت‌کننده (مانند ورزش و تغذیه سالم)، می‌توان از بروز بسیاری از این بیماری‌ها جلوگیری کرد.

نظام‌های داده و نظارت را تقویت کنند: برای سیاست‌گذاری هوشمندانه و پاسخگویی، به داده‌های دقیق و به‌روز نیاز است.

این گزارش یک هشدار نیست، بلکه یک فراخوان فوری برای اقدام است. جان میلیون‌ها نفر و کیفیت زندگی میلیاردها انسان به تصمیماتی بستگی دارد که امروز گرفته می‌شود.

بازنشر