رازهای اجداد: آیا ADHD یک استراتژی برتر برای بقا بوده است؟
به گفته پژوهشگران، احتمالا آنچه در دنیای مدرن بهعنوان اختلال شناخته میشود، در گذشته ممکن است به بقای اجداد آذوقهجوی ما کمک کرده باشد. دانشمندان از مزایای تکاملی اختلال بیشفعالی و نقص توجه یعنی ADHD در دوران پارینهسنگی شواهدی را به دست آوردهاند که ممکن است حضور این اختلال در عصر حاضر را توضیح دهند. به عبارت دیگر، یک مطالعه جدید نشان میدهد که ADHD به حدی برای انسان مفید بوده است که سوالاتی ایجاد میشود که چرا همه افراد به این اختلال مبتلا نیستند.
وجود شرایط ژنتیکی که شرایط نامطلوب در نظر گرفته میشوند، دست کم از زمان داروین به یک چالش پیچیده تبدیل شده است. در برخی موارد، ممکن است جهشهای بسیار جدیدی که توسط انتخاب طبیعی حذف شدهاند، مسئول این پدیده باشند؛ اما بقای دیگر صفات تنها زمانی معنا پیدا میکند که اذعان کنیم آنها با عوامل افزایش بقا همراه هستند.
شرایط ژنتیکی نامطلوب میتواند کمتر از معایب آشکار باشند، اما واقعی هستند. برای مثال، شرایطی مانند کمخونی داسیشکل بهعنوان یک عارضه جانبی افزایشدهنده بقا شناخته شده است. بدینترتیب که این بیماری به ناقلان خود محافظت نسبی در برابر مالاریا فراهم میکند.
درحالحاضر، تفاوتهای ذهنی و روانی هم همینطور در نظر گرفته میشوند. گفته شده است که اختلال بیشفعالی و نقص توجه (ADHD) میتواند به جلوگیری از اتلاف وقت آذوقهجویان در جستوجوهای بینتیجه کمک کرده باشد و اکنون یک تیم از پژوهشگران راهی برای آزمایش این ایده کشف کردهاند.
محققان دانشگاه پنسیلوانیا از داوطلبان خود خواستند تا در یک بازی جستوجوی مجازی برای یافتن توتها شرکت کنند و در طی هشت دقیقه تعداد توتی که قادر به جمعآوری میشدند را ثبت کنند. پس از پیداکردن آشکارترین توت، شرکتکنندگان مجاز به باقیماندن در همان بوته یا انتقال به بوتهی دیگری بودند. در این آزمایش، کاهش غنای منابع باید با زمان «سفر» به بوتهی جدید ارزیابی میشد.
شرکتکنندگان در آزمایش از نظر بالینی مورد سنجش قرار نگرفتند؛ اما از آنها خواسته شد که در یک نظرسنجی معتبر وضعیت اختلال بیشفعالی و نقص توجه (ADHD) خود را ارزیابی کنند. ۴۵ درصد از شرکتکنندگان، با سطح مورد نظر برای تشخیص ADHD تطابق داشتند که این درصد بسیار بیشتر از حد معمول ابتلا به ADHD در جمعیت عمومی است.
مشخص نشده که آیا نتایج بهدلیل نحوهی استخدام شرکتکنندگان و تأثیر آن بر ثبتنام افراد دارای علائم ADHD یا اجرای آزمایش در دوران همهگیری کووید-۱۹ بهدست آمده است. در طول دوران همهگیری، حتی افراد معمولی هم که قبلا علائم ADHD نداشتهاند، شروع به نشاندادن علائم این اختلال کردند.
همه شرکتکنندگان در آزمایش، چه افرادی که علائم ADHD داشتند و چه گروهی که این علائم را نداشتند، درصورتیکه رفتن به گزینه جایگزین کوتاهتر بود، احتمال بیشتری وجود داشت که بوتههای خود را جابهجا کنند. هر نتیجه دیگری نشاندهنده وجود مشکلی بد در آزمون است یا باعث تعجب میشود که چگونه انسان تا به امروز توانسته است دوام بیاورد.
همانطور که قابل پیشبینی بود، در افراد مبتلا به ADHD نسبت به افراد عادی احتمال بیشتری وجود داشت که بوتههای خود را رها کنند. جالب اینجاست که شرکتکنندگان، با وجود کاهش پاداشها، حتی بسیار بیشتر از آنچه مدلهای ریاضی ایدهآل پیشبینی میکنند، در بوتههای آشنا توقف کردند. نتیجهی آزمایش نشانداد که افراد مبتلا به ADHD ۱۶ درصد توت بیشتری جمعآوری کردند؛ حتی با وجود آنکه بیشتر از زمان مناسب، درگیر بوتهها بودند.
نتایج این آزمایش این احتمال را ایجاد میکند که بازی انجامشده بهطور دقیق نمیتواند شرایط تکامل انسانها را بهخوبی منعکس کند. برای مثال، در این بازی، انرژی مورد نیاز برای جابهجاشدن بین بوتهها در نظر گرفته نشده است. بااینحال، آزمایش بهخوبی نشان میدهد که در شرایط خاص، بهتر است که فرد آنقدر درگیر یک وظیفه نشود.
نویسندگان اظهار کردهاند: «یافتههای ما نشان میدهد که ADHD میتواند در برخی از محیطها مزایای جستوجوی غذا را به همراه داشته باشد و این احتمال را مطرح کند که چنین شرایطی میتواند نشاندهندهی نوعی سازگاری باشد که اکتشاف را به بهرهبرداری ترجیح میدهد.»
اگر ADHD برای اجداد ما برگ برنده بود، ممکن بود انتظار داشته باشیم که تقریبا همه افراد به آن مبتلا باشند. علاوهبراین، نویسندگان یادآوری میکنند که رویکرد صدها گونه به چنین وظایفی آزمایش شده است و همگی الگوهای مشابهی را در مورد زمان ترک بوتهی آشنا اما رو به زوال برای دستیافتن به بوتههای جدید، نشان میدهند. چیزی در گذشته ما باید اکثر مردم را به ماندن بیشتر از حد ایدهآل در یک بوته در این بازی سوق داده باشد.
هنوز مشخص نیست که دلیل مکث بیشتر از حد ایدهآل مردم در یک بوته، مانند آنچه بازی نشان میدهد، به وجود جریمههای بزرگتر برای حرکت خیلی زود مربوط میشود یا دلیل آن این است که داشتن پشتکار در کارها مفیدتر بوده است.
احتمال زیادی وجود دارد که اجداد ما از تنوع عصبی در جمعیتهای محلی بهره بردهاند. در شرایط خاص، برای افرادی که علائم ADHD را تجربه میکردند و برخی از شرایط برای افرادی که چنین علائمی نداشتند، قبایلی که دارای جمعیت مختلط بودند، به نظر میرسد عملکرد بهتری داشتهاند. بقای فردی به اندازه افراد تحتتاثیر قبیله بود؛ به عبارت دیگر، تنوعی از رویکردهای ذهنی در جمعیت تثبیت شده است، بهطوریکه اخیرا برخی از این رویکردهای ذهنی بهعنوان اختلال شناخته میشوند.
اخیرا یک ایده مشابه برای پدیده خوانشپریشی رشدی مطرح شده است که نشان میدهد حضور افرادی که به بهرهمندی از محیطهای آشنا را نسبت به کاوش در محیطهای جدید ترجیح میدهند، ممکن است کلید بقا در زمانهای تغییرات باشد.